بدون عنوان

ببخشید نتونستم سر قولم بمونم و زود بیام و بقیه عکسهای سفر هرمز رو بذارم تو وب

آخه تقریبا یه هفته ای بود که اینترنت خونمون قطع بود البته کل شهرکمون اینترنتشون قطع بود همین امروز نت وصل شد

توی همین یه هفته پرنسس خانم هم یه ویروس شبیه به ابله مرغون گرفت بچه م  کلی بیتاب بود از خارش و سوزش شدید

من قبل از اینکه ببرمش دکتر فکر کردم آبله مرغون گرفته ولی بعد که بردمش دکتر گفت این ویروس آبله مرغون نیست اما از همون خانواده ابله مرغون هست بعد که گفتم شبها خیلی بیتابه گفت اخه شبها کف دست و پاهاش خیلی میسوزه برای همین بیتابی میکنه اما الهی شکر از دیروز تا حالا رو به بهبود هست

یه روز که دیدم یکم بیتابه ازش پرسیدم ادرینا جون درد داره گفت نه,میسوزه

بعد از این حرفش بغلش کردم و کلی گریه کردم و تا میتونستم بوسیدمش

از خدا میخوام که دیگه  هیچ وقت از این ویروسها به سراغ پرنسسم نیاد تا قشنگ مامان درد نکشه

خدا رو شکر فقط داخل دست و پاهاش و باسنش این دونه ها ریخت خیلی میترسیدم تو صورتش این دونه ها بریزه آخه چون خارش داشت ادرینا دونه ها رو می گرفت و با ناخن چنگ میزد اما الهی شکر داخل صورتش این دونه ها نریخت

یه سری عکس گرفتم اینا رو میذارم بعدش بقیه عکسهای سفر هرمز رو میذارم تا ببینید:

ادرینا جون یکی یدونه مامان و باباشهدر ضمن قشنگ مامان کلی کلمه های دیگه هم یاد گرفته که در اولین فرصت میام و مینویسم