بدون عنوان
نام طرح امسال،« داماهی» از اساطیر شناخته شده هرمزگان است. داماهی، ماهی عظیم الجثه ای بوده است که در خلیج فارس می زیسته و بر خلاف دیگر اسطوره های بومی هرمزگان چون «مِلمِداس» و «بَپ دیریا» که دارای بار منفی هستند، اسطوره ای مثبت به حساب می آید ودر طرح فرش خاکی برای توصیف این موجود اساطیری از چهارروایت مبتنی برعناصر چهارگانه (آب و خاک و باد و آتش) استفاده شده است
روایت اول مبتنی بر کهن الگوی آتش،داستان عشق پسر فقیری به نام عالی به فاطی دختر پادشاه و دلداگی آن دو به یکدیگر است که با مخالفت پادشاه همراه و منجر به فرار این دو دلداده هرمزگانی از دست مأموران پادشاه می شود. در این تعقیب و گریز است که "داماهی" به مدد این دو عاشق آمده، آن ها را در دل خود جای می دهد و به جزیره هرمز می رساند.
روایت دوم مبتنی بر کهن الگوی خاک، داستان فقر ساحل نشینان و ظاهر شدن "داماهی" در کناره ساحل است. در این داستان، داماهی مرواریدهایی را که از دل دریا جمع آوری کرده و به ساحل نشینان فقیر می بخشد،در روایت سوم مبتنی بر کهن الگوی آب، آمده است که در هنگام بادِ کوش(Koush) بادی که دریا را متلاطم می کند و با امواجی خروشان همراه است- "داماهی" به کمک ناخدایان و جاشوهایی می آید که لنجشان گرفتار طوفان شده است تا آن ها را به سلامت به ساحل امن برساند و در روایت چهارم که مبتنی بر کهن الگوی باد، نقل می شود؛دروازه ی هرمز از جمجمه "داماهی" ساخته شده بود؛ جمجمه ای آنقدر بزرگ که دهانش محل ورود و خروج مردمان به جزیره ی رنگ ها بوده و در حفره ی یک چشم ، خورشید طلوع و در حفره ی خالی چشم دیگر، غروب می کرده است.