بدون عنوان

یه مدتی بود که آدرینا جون حسابی از پمپرز بدش میومد و نمیذاشت پمپرزش کنم بخاطر همین تصمیم گرفتم که هر چه زودتر پمپرز رو ازش بگیرم

اولش فکر میکردم خیلی سخته آخه آدرینا جون زیاد شیر میخوره برای همین اصلا فکرش نمیکردم که به این راحتی بشه پمپرز رو ازش بگیرم

خدا رو شکر 2 روز بیشتر طول نکشید که آدرینا جون یاد گرفت و هر بار جیش یا ... داره خودش بدون اینکه من بهش بگم میره رو قصریش و کارش رو انجام میده

اصلا ادرینا جون خونه رو نجس نکرد,حتی یکبار

من  فقط روز اول چند باربهش تاکید کردم که برو رو قصریت و جیش کن

از روز دوم دختر خوشکلم خودش هر وقت جیش یا ... داره بدون اینکه به من بگه خودش سریع شورتش رو بیرون میاره و میشینه رو قصریش و بعد از اینکه کارش رو کرد میاد به من میگه تا قصریش رو تمیز کنم

یه چیز خیلی جالب خودش وقتی جیش داره شورتش رو بیرون میاره و بعدش خودش هم میپوشه 

آفرین به دختر باهوش خودم

حتی بعضی وقتها هم وقتی جیش داره بجای رفتن رو قصریش میره دستشویی

در کل هم از قصری استفاده میکنه و هم از دستشویی

الان 6 روزی میشه که پمپرزش نمیکنم حتی برای بیرون رفتن

دیشب هم که میخواستیم تو شهرک بریم برای خرید هر کاری کردم که پمپرزش کنم نذاشت و رفتیم و اومدیم بعدش که رسیدیم خونه خودش رفت رو قصریش و جیش کرد

خیلی خوشحالم آخه خودم هم دلم براش میسوخت تو این گرمای بندر بخوام پمپرزش کنم

خدا رو شکر از لحاظ غذایی هم بد نیست هم شیرش رو میخوره و هم غذا

البته برای غذا چند روزی میشه که خودش میاد و میگه مامان غذا

در کل غذا که میخواد بخوره دوست داره تو تابش باشه

من و میثم جون وقتی دیدیم که خوشکل خانم خیلی خیلی زود یاد گرفت که وقتی جیش داره بره رو قصریش تصمیم گرفتیم که یه کادو برای آدرینا خانم بخریم و 2 روز پیش رفتیم براش خریدیم

در ضمن خوشکل خانم به قصریش میگه صندلی

الهی مامان فدای دختر گلش بشه

حتی امروز صبح بعد از اینکه شیرش خورد رفت رو قصریش جیش کرد و تا نزدیکهای ظهر خوابید

الهی شکر خوابش هم خیلی خوب شده

قبلا موقع خوابش حتما باید تو بغلم میخوابید ولی دو ماهی هست که خودش میره تو تختش و میخوابه

یه سفر دو هفته ای هم رفتیم شیراز و حسابی گشتیم و عکس گرفتیم که در اولین فرصت میذارم تو وب

دختر گلم حسابی جمله بندیش هم خوب شده و کلی کلمه های جدید دیگه یاد گرفته

اینم کادویی که من و میثم جان برای پرنسس خانم خریدیم

لحظه پایین آمدن ادرینا بدون کمک

اینجا هم داشت تو تمیز کردن ماشین به باباش کمک میکرد

مامان فدای اون دستهای خوب و مهربونت بشه

آدرینا جون کاملا رانندگی با ماشینش رو بلده

در حال بستن کمربند ماشینشه