بدون عنوان
آدرینا رو سوار اسبش کردیم اصلا ازش نمیترسید کلی خوشش اومده بود کسایی هم که اونجا بودن کلی ذوق دخترم کردن
قربون چشمات بشم قشنگ مامان
فدای لبان بشم تپل مامان
شیراز که بودیم رفتیم سپیدان جاتون سبز خیلی خوش گذشت
اینجا هم آدرینا جون رو گذاشتیم رو برفها ازش عکس گرفتیم
شانس آدرینا جون هوا حسابی گرم بود .اولش از داخل ماشین با کلاه و شال گردن و دستکش ادرینا رو حسابی پوشونده بودم ولی از بس گرم بود همه اینا رو از تنش بیرون اوردم
اینم عکس مامان و بابا جون آدرینا خانم
یه عکس از خانواده خوشبخت
آدرینا و میثم همه زندگی من هستن.دیوانه وار دوستون دارم
اینم عکس عمه جون آدرینا با دختر عمه اش و پسر عمه اش
آدرینا جون فقط یک عمه و یه دختر عمه و دو تا پسر عمه داره
عمه پروینش واقعا آدرینا رو دوست داره.آدرینا حسابی برای همه عزیز هست
آدرینا تو بغل مامان جونش
آدرینا قلب مامانشه
آدرینا با بابا جونش
اینم آدرینا جون با,بابا جونش و دختر عمه اش